همه ما با تواناییهای یادگیری ذاتی، قدم به این دنیا میگذاریم. بنابراین طبیعی است که حسرت بخورید که چرا توسط یک پدر آمریکایی و مادری ایرانی در آلمان تربیت نشدهاید، چون در این صورت به راحتی میتوانستید به سه زبان زنده دنیا صحبت کنید!
اما این حقیقت ندارد که بزرگسالان باید اهداف خود را برای یادگیری یک زبان جدید کنار بگذارند. در حالی که شما قطعا با توانایی صحبت کردن به سه زبان از خواب بیدار نخواهید شد، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانید یک زبان جدید را به خوبی یاد بگیرید. بحث تعدیل طرز فکر شماست.
۱. میتوانید انتظارات خود را تغییر دهید.
اگر بعد از کودکی شروع به یادگیری کنید، بعید است که بتوانید با لهجه بومی صحبت کنید. اما چه کسی اهمیت میدهد؟ روان بودن برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و به هر حال، چه کسی گفته است که یادگیری یک زبان خارجی باید به معنای صحبت کردن آن مانند زبان مادری باشد؟ هدف از یادگیری زبان ارتباط با سایر انسانها است، بنابراین طرز فکر خود را تغییر دهید و استرس ناشی از این تفکر را کاهش دهید.
قطعا کسی نمیخواهد با یادگیری یک زبان جدید خود را در میان بومیهای آن زبان استتار کند! شما میتوانید به عنوان یک خارجی چیزهای جدیدی را کشف کنید، با افراد جدیدی صحبت کنید و از آنها بیاموزید، کتابهایی را به آن زبان بخوانید و با فرهنگ و تمدن جدیدی آشنا شوید و یا در تعطیلات با مردم محلی در یک میدان صحبت کنید. در سطح بالاتر میخواهید مقالات علمی و روز دنیا را به زبانهای مختلف مطالعه کنید. اینها همه اهداف بسیار منطقی برای زبانآموزان بزرگسال است.
برای دانلود رایگان مقالات علمی به سایت فریپیپر مراجعه نمایید.
۲. آزادی عملی بیشتری برای آنچه که میخواهید انجام دهید خواهید داشت.
حالا که ایده خود را درباره موفقیت خود تنظیم کردید، بیایید دو دانشآموز را در نظر بگیریم: یک کودک ششساله که والدینش او را برای کلاسهای انگلیسی آخر هفته ثبتنام کردهاند و یک بزرگسال که بعد از کار مشغول به تحصیل است. فکر میکنید بعد از یک سال چه کسی وضعیت بهتری خواهد داشت؟ اکثر افراد با دانستن اینکه مغز کودکان مانند اسفنج است، کودک ششساله را انتخاب میکنند. او بدون هیچ تلاشی در حال یادگیری است، درست است؟
افراد باتجربه میدانند که انگیزه و ذوق نشانگرهای ارزشمندی برای موفقیت هستند، بنابراین نظر خود را بر روی بزرگسالان معطوف میکنند. و آنها نکته قابل توجهی را مطرح میکنند! به این فکر کنید: این شخصی در کلاس زبان نشسته است چون خودش میخواهد که باشد. او با پول شخصی خود برای کلاسها هزینه میکند و وقت خود را از روز یا تعطیلات خود صرف مطالعه میکند. او یک هدف روشن در ذهن دارد و مراحل لازم برای دستیابی به آن را میداند. چون هدف دارد، هم در کلاس درس و هم خارج از کلاس تلاش خود را به کار میگیرد تا با پایان سال، از نتایج راضی باشد.
در حالیکه این امر مسلم نیست که یک بزرگسال بیشتر از یک کودک پیشرفت میکند، اما احتمال آن بسیار بالاست. کودکان، هرچند جوان و دارای انعطافپذیری بالایی هستند، به راحتی منحرف میشوند، به استراحت و زنگ تفریح منظم نیاز دارند و معمولا به عنوان مشارکتکنندگان فعال در کلاس درس شناخته نمیشوند. از سوی دیگر به طور حتم بزرگسالان با انگیزه از تمامی این امتیازات برخوردار هستند.
۳. از نظر مالی ثبات بیشتری دارید.
زبانآموزان بالغ به احتمال زیاد آزادی انتخاب بیشتری را که با تثبیت مالی همراه است، خواهند داشت. بر هیچکس پوشیده نیست که گذراندن زمان در خارج از کشور، غرق در فرهنگ و زبان جدید باعث افزایش فرصتهای یادگیری میشود و فراگیران بزرگسال اغلب میتوانند این تجربه را به خود هدیه دهند.
چه بازنشسته باشید، چه در تعطیلات و چه در یک فرصت مطالعاتی باشید، زبانآموزان بزرگسال از دورههای تحصیل در خارج از کشور، مسافرت یا مهاجرت به خارج از کشور، بسیار بهرهمند میشوند. و باز هم - درست مانند نمونه قبلی کلاس درس - این تجربه انتخاب شخصی آنهاست و نه هدف والدینشان و بنابراین بسیار بیشتر مثمرثمر خواهد بود.
۴. از یک تجربه قبلی بهرهمند هستید.
زبانآموزان بزرگسال قبلاً حداقل به یک زبان تسلط یافتهاند: زبان خودشان. آنها در طول چندین سال گفتگو، نوشتن و شنیدن به زبان مادری خود، مقدار زیادی از دانش (هرچند شاید ناخودآگاه) را در مورد نحوه عملکرد زبان خود به دست آوردهاند. این پایگاه دانش هنگام یادگیری یک زبان اضافی بسیار ارزشمند میشود، به ویژه اگر این زبان با زبان مادری آنها ریشه مشترک داشته باشد (مانند اسپانیایی/ایتالیایی یا انگلیسی/آلمانی).
زبانآموزان بزرگسال میتوانند با توجه به ارتباط بین الگوهای دستور زبان یا واژگان دو زبان، به طور فعال از زبان مادری خود به عنوان یک نقطه شروع سریع استفاده کنند. از سوی دیگر، تفاوت بین زبانهای متضاد توسط ذهن بزرگسالان به راحتی قابل تجزیهوتحلیل است. این خود یک راه مثبت دیگر برای مشارکت فعال در یادگیری زبان است.
۵. تجربه سالها مطالعه را دارید.
تجربه قبلی شما به همین جا ختم نمیشود - به عنوان یک بزرگسال "تجربه یادگیری" قبلی را در اختیار دارید. در مورد آن فکر کنید: در مدرسه و دانشگاه احتمالاً یک دانشآموز بسیار ماهر شدهاید و سپس مهارتهای زیادی را به دست آوردهاید. اکنون میتوانید در کمترین زمان ممکن با توجه به مهارتها و تجربه پیشین خود مقالهای در مورد «بهترین زمان یادگیری من» بنویسید.
این آگاهی از استراتژیهای یادگیری و تفکر شما، فراشناخت نامیده میشود و ابزاری عالی برای استفاده در هنگام یادگیری یک زبان جدید است. خوشبختانه چندین روش برای یادگیری زبان وجود دارد، از کلاسهای هفتگی گرفته تا دورههای زبان در خارج و بله، یادگیری زبان جدید در یک سال امکانپذیر است. در حالیکه یک کودک هنوز یاد نگرفته است که چگونه ترجیح میدهد به موضوعی جدید نزدیک شود، شما از تجربه گذشته بهرهمند هستید و میتوانید روشی را انتخاب کنید که مناسب خودتان باشد.
حتی میتوانید با توجه به رشته تحصیلی خود مقالات و محتواهای آن حوزه را برای کمک به زبانآموزی خود مطالعه و با کمک سایتهای ترجمه مانند ترگمان و گوگل ترنسلیت و یا ابزارهای ترجمه مانند ترجمیار که امروزه بسیار در دسترس هستند ترجمه نمایید. این امر دایره لغاتتان را به طرز شگفتآوری افزایش میدهد.
۶. چشمانداز روشنی دارید.
نه تنها میتوانید نوع انگیزه و مهارتهای مطالعهای را که کودک نمیتواند، در خودتان تقویت کنید، بلکه میتوانید دیدگاه خود را نیز داشته باشید. میدانید که زندگی یک سفر است و یادگیری یک زبان جدید تنها یک راه - شاید یکی از بهترین راهها - برای شناختن جهان و جالبتر کردن این سفر است. این پنجرهای است به یک فرهنگ جدید و یک چشمانداز جدید در زندگی و به شما این فرصت را میدهد تا با افراد کاملاً جدیدی از اقصینقاط جذاب جهان خود ارتباط برقرار کنید. یادگیری زبان ابزاری برای این منظور است و لازم نیست مهارتهای شما کامل باشد تا بتوانید از مزایای آن استفاده کنید.